۱۳۹۵/۰۴/۰۹

فیش حقوقی محیط بان ، 700 هزار تومان در ماه

فیش حقوقی یک محیط بان زحمت کش در ماه 700 هزار تومان معادل 250 دلار در ماه
فیش حقوقی آقازاده ها و دانه درشت های مفت مخور در ماه 250 میلیون تومان ، معادل 83 هزار دلار در ماه

فیش حقوقی محیط بان 

۱۳۹۵/۰۴/۰۵

شکار و شکارچی نفرت انگیز ترین اشخاص زندگی ام

همیشه در طول زندگیم از شکار و شکارچی و شکار رفتن اینها متنفر بودم . وقتی می دیدم بعضی ها با چه عشقی و شوق و ذوقی از شکار کردن حرف میزنند و بعد هم اکثر اینها از این شکارها نه تنها استفاده ای نمی کنند بلکه فقط برای تفریح ، نسل موجودات دیگر این کره خاکی را بر میندازند .
شکارچی پست فطرت
بر خلاف شکار همیشه اسلحه را دوست داشتم ، آنهم نه برای شکار کردن حیوانات بی گناه بلکه برای موقعی که شخص زورگویی خواست به حریم شما تجاوز کند دست به اسلحه برده و در مقابل او بایستید درست به مانند قانونی که در قوانین امریکا در مورد اسلحه هست . با اسلحه می توان به اهداف مصنوعی و بسیار موارد دیگر شلیک کرد ولی این کشتن حیوانات بی گناه که هیچ وسیله دفاعی از خود ندارند عین بی رحمی و شقاوت است . همیشه این جمله "بابک خرمدین" در گوشم است که فرمود : شمشیرها را به زیر خاک کنید و در روز مبادا بیرون آورید. کاربرد اسلحه نیز این چنین است . اسلحه ساخته شده است که اگر از نظر توان بدنی از شخص متجاوز و زورگویی ضعیف تر هستید به شما شانس برابر برای نبرد با بی عدالتی را بدهد .
حال عده همچون " آرش سیگارچی " نان خور دکان اصلاح طلبی آمده اند و کشتن محیط بانان بی گناه را توجیه کرده که بله عده ای از راه شکار کردن نان میخورند. اول اینکه توجیح کردن یک جنایت به اندازه همان جنایت ننگین است و دوم مگر محیط زیست ایران چه میزان پتانسیل دارد که عده ای بخواهند از راه شکار نان بخورند و سوم این حرف دروغی بیش نیست . بیشتر شکارچیانی که در آشنا و فامیل و دوست و همسایه دیدم همه برای تفریح به این کار می پرداختند و من همیشه از این عمل آنها متنفر بودم.

فریاد " جاوید شاه " در خیابان های تهران

یک بانوی وطن پرست که از حمله ماموران مزدور جمهوری اسلامی به تجمع برگزار شده برای " سربازان جانباخته در تصادف" عصبانی شده بود در خیابان تهران شعار " جاوید شاه " و " زنده باد شاهزاده رضا پهلوی " سر داد .


حکومت جمهوری اسلامی اینقدر وقاحت دارد که حتی به تجمع یادبود 19 سرباز ایرانی کشته شده در تصادف جاده ای در استان فارس حمله می کند چون کشور ما در اشغال این حکومت داعشی از نوع شیعه است و برای این حکومت مهم نیست که چه بر سر سربازان بیگناه و سایر ملت ایران می آید  .

فیلم این بانو را از زیر ببینید :




۱۳۹۵/۰۳/۱۵

پنج برابر شدن تعداد پناهندگان ایرانی در ترکیه در زمان دولت حسن روحانی



چکیده : وقتی به آمارهای ارائه شده توسط سازمان ملل متحد در ترکیه در طی سالهای مختلف را نگاه می کنیم شاهد افزایش 5 برابری پناهندگان ایرانی در ترکیه هستیم . بنا بر آمار ارائه شده نسبت به مقایسه ماه فوریه 2012 با همین ماه در سال 2016 رقم پناهندگان از 5,488 نفر به 25,116 نفر رسیده است که حاکی از افزایش 5 برابری میزان پناهندگان ایرانی داشته است . این افزایش آمار تمام گفته های دولت روحانی مبنی بر بهبود وضعیت اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی را نقض می کند و حاکی از
کمیساریای عالی پناهندگان در ترکیه
افزایش فشارها بر اقشار مختلف جامعه دارد.


داستان پناهندگی در ترکیه

شاید به جرات بتوان گفت که ( برای ایرانیان ) عمر پناهندگی از طریق سازمان ملل متحد در ترکیه مصادف با عمر رژیم جمهوری اسلامی است . در زمان دولت شاهنشاهی پهلوی اصولا هیچ ایرانی نیاز به پناهندگی و فرار از دست حکومت نداشت ، زیرا آزادی های اجتماعی و رفاه اقتصادی در سطح بسیار مطلوبی قرار داشت و حتی اگر عده ی محدودی از خط و مشی حکومت پهلوی ناراضی بودند با پاسپورت معتبر دولت شاهنشاهی ایران به هر کشوری که میخواستند سفر می کردند و آزادانه در آنجا زندگی می کردند.
با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و انقلاب در ایران قربانی کردن مردم نیز آغاز گردید ، اولین قربانیان از خانواده های افسران ارتش شاهنشاهی بودند و بعد به آنها ترانه سرایان ، شاعران ، بازیگران سینما ، احزاب و گروههای دگراندیش ، اقلیت های مذهبی و قومی که همه به جرم مخالفت با اسلام و انقلاب به چوبه های دار سپرده شدند یا به زندان ها انداخته شدند. تمامی موارد یاد شده دلیل بر این شد که ایرانیان ناچار به تبعید خودخواسته روند و از طریق سازمان ملل متحد در نزدیکترین کشور همسایه ایران یعنی ترکیه اعلام پناهندگی کنند تا به کشور سومی که از چنگال نیروهای جمهوری اسلامی به دور هستند فرستاده شوند.



شرایط فعلی ایران

بر خلاف گفته ها و وعده و وعید های دولت حسن روحانی مبنی بر بهبود وضعیت سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی جامعه ، این دولت هیچگونه موفقیتی در این باب حاصل نکرده است . بنا به گزارش عفو بین الملل میزان اعدام در دولت حسن روحانی حتی نسبت به 12 سال اخیر و دولت های دیگر بی سابقه بوده است . رقم 969 اعدام در سال 2015 میلادی خود گواه این مطلب است که این رقم نسبت به سال پیش از آن، 29 درصد، و سال 2008، حدود 300 درصد افزایش داشت.

از نظر آزادی های اجتماعی و مدنی نیز فشار ، دستگیری و ارعاب مردم ، فعالان محیط زیست و حقوق حیوانات ، فعالان حقوق زنان ، برابری طلبان و دگر اندیشان دینی و سیاسی کماکان ادامه داشته و یا با شدت و قدرت بیشتری دنبال می شود.

فعالان سیاسی نیز در دولت حسن روحانی زیر فشار های دستگاه وزارت اطلاعات ،سپاه پاسداران و نهاد های دیگر نظامی و امنیتی قرار دارند به نحوی که امکان هیچگونه تغییر به صورت دموکراتیک و با صندوق رای در کشور امکان پذیر نیست.

از سوی دیگر ما شاهد دستگیری و بازداشت و صدور مجازات های سنگین زندان به کسانی بودیم که برای نوشتن یک اظهار نظر ساده یا انتشار تصاویر خود به عنوان مدلینگ در فیس بوک ، شبکه های اجتماعی و امثالهم بازداشت شده اند .


دسته های پناهندگان

معمولا پناهندگان ایرانی تفاوت بسیار با پناهندگان از کشورهایی مانند عراق ، سوریه ، سومالی ، افغانستان و پاکستان و ... دارند زیرا پناهندگان ایرانی از جنگ یا جنگ داخلی فرار نکرده اند و در واقع در کشور ایران جنگی وجود ندارد . بیشتر پناهندگان ایرانی ادعا بر آسیب دیدن توسط حکومت جمهوری اسلامی را دارند که به علت مسائلی که در دنیا آزاد و دموکراتیک پیش پا افتاده است برای ایرانیان تعیین مجازات می کند. به نمونه های زیر می توانید توجه کنید :


1-اقلیت های دینی یا تغییر دین دادگان : همیشه گروههای اقلیت دینی از ابتدای جمهوری اسلامی تا کنون جزو قربانیان حکومت جمهوری اسلامی بوده اند که قصد داشته است یک نظام شیعه را به آنها تحمیل کند . عده ای نیز تحت همین فشار ها از اسلام شیعه خسته شده و دین خود را به مسیحیت ، بهاییت ، زرتشتیت و سایر ادیان دیگر و یا بی دینی و بی خدایی تغییر می دهند . هر تغییر دین از دیدگاه حکومت جمهوری اسلامی ایران محاربه با خدا است و مجازات آن مرگ است .


2-اقلیت های جنسی و اجتماعی : در میان دسته دیگر از مجازات شوندگان توسط جمهوری اسلامی اقلیت های جنسی جای دارند. همجنس گرایان ، تغییر جنسیت دهنگان و کسانی دیگر که به جرم هایی مانند رابطه جنسی بدون ازدواج و ... دستگیر می شوند نیز جزو این دسته از افراد می باشند .



3-فعالان سیاسی و اجتماعی و قومیتی : دسته ای دیگر از پناهندگان را شامل می شود که به جرم تلاش برای تغییر حکومت جمهوری اسلامی یا قوانین حاکم بر جامعه یا دفاع از حقوق اقلیت ها ، حقوق اقوام ، شرکت در تجمعات ، ارتباط با اپوزسیون خارج کشور و ... تحت تعقیب یا مجازات از جانب حکومت جمهوری اسلامی واقع شده اند .

4- کیس های دیگر : شامل مواردی می شود که به دلایلی جان طرف از جانب حکومت در خطر باشد


رشد میزان مهاجرت و یا پناهندگی ایرانیان به خارج از کشور

مهاجرت افراد به خارج کشور در سالهای اخیر رشد چشم گیری داشته است . در کنار این مهاجرت ها میزان پناهنده شدن افراد نیز افزایش یافته است . وقتی به آمارهای ارائه شده توسط سازمان ملل متحد در ترکیه در طی سالهای مختلف را نگاه می کنیم شاهد افزایش 5 برابری پناهندگان ایرانی در ترکیه هستیم . بنا بر آمار ارائه شده نسبت به مقایسه ماه فوریه 2012 با همین ماه در سال 2016 رقم پناهندگان از 5,488 نفر به 25,116 نفر رسیده است که حاکی از افزایش 5 برابری میزان پناهندگان ایرانی داشته است . این افزایش آمار تمام گفته های دولت روحانی مبنی بر بهبود وضعیت اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی را نقض می کند و حاکی از افزایش فشارها بر اقشار مختلف جامعه دارد.


آیا همه افراد پناهنده حقیقت را می گویند ؟

وظیفه حقیقت یابی درباب درستی کیس های پناهنده ها بر عهده بازرسان سازمان ملل هست که روی کیس پناهنده تحقیق می کنند .معمولا همیشه تعدادی از فیلترهای سازمان ملل می گذرند و عده ای باز می مانند و به اصطلاح استیناف میخورند. اما در این میان گاهی ناعدالتی هایی نیز صورت می گیرد ، مثلا بسیار دیده شده است که عده ای که شرایط تعریف شده یک پناهنده را ندارند و صرفا به علت فشارهای اجتماعی و اقتصادی که در ایران موجود است یا یک زندگی بهتر از کشور خارج شده اند از این فیلتر عبور کرده و به کشور سوم فرستاده می شوند و عده ای دیگر که واجد شرایط پناهنده ای هستند که جانش نیز در ایران خطر بوده و متحمل هزینه های سنگین در ایران شده اند از عبور از این فیلتر باز می مانند. بر طبق آخرین آمار ارائه شده توسط دفتر سازمان ملل متحد در ترکیه در سال 2016 در ماه فوریه از 25,116 نفر پناهنده ثبت نام کرده فقط 5,730 موفق به گرفتن قبولی از سازمان ملل متحد شده اند و 19,386 نفر یا موفق به گرفتن جواب مثبت پناهندگی از سازمان ملل نشده و استیناف خورده اند یا کماکان در انتظار موعد مصاحبه به سر می برند .

در واقع مهم ترین دلیل که سازمان ملل به یک فرد پناهندگی می دهد در خطر بودن جان او توسط حکومت آن کشور است و دلایلی همچون زندگی بهتر ، دلایل اقتصادی ، تحصیلی و ... پذیرفته نیست .



زندگی در ترکیه

هر پناهنده برای گذراندن مراحل پناهندگی موظف به ماندن در کشور ترکیه و یکی از شهرهای آن است که خود آن نیز شامل مراحل 7 الی 8 گانه است . در این مراحل هر مرحله باید از فیلترهای گوناگون عبور کرد . مثلا در مراحل سازمان ملل یکبار باید در آنجا ثبت نام کرد یکبار پیش مصاحبه شد و یکبار نیز مصاحبه اصلی تا جواب گرفت . بین هر کدام از این 3 مرحله 2 الی 3 سال طول می کشد . در کنار آن باید یکبار در اداره پلیس اتباع خارجی یا اداره مهاجرت ثبت نام کرد و یکبار نیز توسط پلیس مصاحبه شد که اگر پلیس یا اداره مهاجرت ترکیه تشخیص دادند شما واجد صلاحیت ماندن در کشور ترکیه هستید مراحل کاری شما ادامه پیدا می کند وگرنه به کشور مبدا بازگردانده خواهید شد و پس از طی این 5 مرحله وقتی توسط کشوری مثل امریکا انتخاب می شوید باید 3 بار توسط این کشور مراحل پیش مصاحبه و مصاحبه تکرار شود . این یک فیلتر 8 مرحله ای است که در طی 3 الی 4 سال صورت می گیرد . اما اکنون با زیاد شدن تعداد پناهنده این تاریخ ها به 4 الی 6 سال افزایش یافته است . در هر مرحله ای که شما نتوانید اثبات کنید که جان شما در ایران به یکی از علت های بالا در خطر بوده است ، یا در زمان اقامت در ترکیه مشکلی را به وجود آورده اید، امکان رد شدن پرونده و خطر دیپورت به ایران را نیز خواهید داشت . از همه اینها گذشته پناهنده ها به شهرهایی که فرستاده می شوند باید در طول هفته بین 1 الی 3 بار به اداره مهاجرت یا پلیس همان شهر رفته و به صورت دیجیتالی امضا کنند تا اثبات کنند که از شهر خارج نشده اند و حق خروج از شهر را نیز ندارند . اکنون نیز برای پناهندگان جدید شهرهای بسیار دور افتاده را در نظر می گیرند چون همه این سیاست ها به منظور کاهش تعداد پناهنده است . این احتمال می رود که سازمان ملل این سیاست را به این دلیل پیاده کرده است که اگر واقعا کسی جانش در خطر باشد تحمل هر نوع مشقتی را خواهد کرد ولی پناهندگانی که به صورت تفریحی آمده اند به ایران باز خواهند گشت .


تصور غلط دیگری که در بین شهروندان ترکیه وجود دارد این هست که ایرانیان هر ماه از سازمان ملل حقوق ماهیانه آنهم به دلار می گیرند ! این تصور غلط باعث نوعی سو برداشت در نگاه به ایرانیان ساکن کشور ترکیه می شود . چون بسیاری از ایرانیان در این کشور مجبورهستند برای ادامه زندگی خود به انجام کار سیاه (کار قاچاقی بدون مجور با حقوق ناچیز) بپردازند که در صورت شناسایی توسط پلیس ، کارفرما و خود پناهنده جریمه سنگین خواهند شد . این تصور باعث میشود که مردم ترکیه فکر کنند ایرانیان علاوه بر پولی که به آنها از سازمان ملل پرداخت میشود موقعیت های شغلی آنها را نیز در کارخانه ها و صنایع دیگر به خطر انداخته و نوعی تهدید شغلی محسوب می شوند. باید گفت که سازمان ملل در طول اقامت در ترکیه هیچ گونه کمک هزینه ای به افراد اختصاص نمی دهد .



مشکلات پناهندگان با طولانی شدن مسیر انتقال به کشور سوم

اگر به پای صحبت های ایرانیان پناهنده بنشینید معمولا مهم ترین گلایه آنها طولانی شدن زمان انتقال به یک کشور دیگر است . به مرور زمان پناهندگان در کشور ترکیه دچار فرسایش از نظر روحی و روانی می شوند و فشارهای اقتصادی و روانی مضاعف نیز در طول سالیان پناهندگی در ترکیه بر آنها وارد خواهد شد . آنها در قضاوت های خود معمولا موج آوارگان سوریه ای را مسئول دیر شدن کار رسیدگی به پرونده های خود می دانند اما قضیه در حقیقت چیز دیگری است .

اگر بخواهیم از نظر موضعی منصفانه به قضیه نگاه کنیم این افزایش 5 برابر میزان پناهنده های ایرانی بوده است که باعث بالا رفتن مدت زمان اقامت در ترکیه شده است و همچنین توان تفکیک توسط نیروهای سازمان ملل در یک حد محدود است . اگر برای 5 هزار پناهنده ایرانی در سال 2012 مدت زمان 2 سال طول می کشید تا به کشور سوم بروند اکنون برای 25 هزار پناهنده این مدت به 2 الی 3 برابر افزایش یافته است .



نتیجه گیری : خروج ایرانیان از کشور به هر دلیلی که باشد تنها یک مسئول دارد و آنهم حکومت جمهوری اسلامی ایران است که شرایط جامعه را به نحوی رسانده است که ایرانیان مجبور به ترک سرزمین مادری خود شوند. همچنین از افزایش میزان پناهنده در دولت روحانی نتیجه میگیریم که وعده های این فرد برای بهبود وضع جامعه دروغی بیش نبوده است و فقط شعارهایی پوچ و تو خالی بوده است . راههای تشخیص پناهنده واقعی از پناهنده تقلبی برای سازمان ملل بسیار سخت است اما تنها یک راه وجود دارد . اگر پناهنده ای که ادعا کرده است که در کشور خود جانش در خطر بوده پس از گرفتن اقامت از کشور سوم به کشورش بازگشت این موجب نقض گفته هایش خواهد شد . این تنها راه تشخیصی برای شناسایی این افراد هست و با باطل کردن اقامت این گونه افراد کمک بسیار بزرگی به کسانی خواهد شد که در ایران جانشان در خطر بوده و مدتهای طولانی در صف انتظار در کشور ترکیه به سر می برند.

منبع آمار : سایت یو ان اچ سی آر سازمان متحد در ترکیه

این مقاله اختصاصا برای سایت نهاد مردمی نوشته شذه است 

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...