۱۳۹۳/۱۰/۰۹

اندرباب دموکراسی و آیا دموکراسی بهترین گزینه پیش روی ماست ؟


 همیشه به این فکر میکنم که آیا مردم سالاری ( دموکراسی  ) کامل است یا خیر یا اینکه آیا بهترین شیوه برای اداره یک حکومت ، جامعه و حتی جمع چند نفره است  ؟ نتیجه ای که من به آن رسیدم شاید نتیجه متفاوتی است ولی ماحصل آن این است که دموکراسی پدیده کاملی نیست و می توان با تغییراتی آن را تکمیل کرد . در این مقاله سعی داشته ام تا نمونه ای از این تغییرات را که می توان با انجام آن پدیده دموکراسی را اصلاح کرد برای شما بیان کنم . 

اول کافی است نگاهی به تعریف دموکراسی یا همان مردم سالاری بیاندازیم .  تعریف ساده دموکراسی حکومت مردم بر مردم است. یعنی مردم میروند و از طریق صندوق رای  منتخب یا منتخبینی  را انتخاب می کنند که آن منتخبین از طریق وضع قانون و یا اجرای قانون یک دوره حکومتی را به پیش می برند.

سوال مهمی که مطرح هست آیا مردم و اکثریت همیشه بهترین ها را انتخاب میکنند؟ فرض کنید اکثریت جامعه شما  از متعصبین مذهبی یا افرادی که شعور و درک سیاسی یا اجتماعی ندارند تشکیل شده است  و حال این اکثریت می روند و در انتخابات شرکت میکنند. چه عاملی   این موضوع را تضمین میکند که  این اکثریت حتی با داشتن یک انتخابات آزاد و سالم و حتی با بودن نامزدهای شایسته به نامزدی رای دهند که بهترین هست ؟ آیا همیشه رای اکثریت میتواند درست باشد ؟ آیا اگر اقلیتی آگاه و با شعور در جامعه باشند باید قربانی نظر اکثریت کم شعور یا بی شعور  شوند ؟

متاسفانه با تجربه تلخ دموکراسی در کشور ما مخصوصا در طی این سالهایی که حکومت اسلامی دارد برای ما دموکراسی اسلامی پیاده میکند من به این نتیجه رسیدم که سیستم دموکراسی بسیار ناقص هست چونکه  که دموکراسی را میتوان به هزار زبان معنی کرد و هزاران سو استفاده از آن کرد .

به این مثال توجه کنید  :  موقع انتخابات مجلس در ایران چون کار به قومی و قبیله ای بودن در شهرهای کوچک میکشد حتی اگر شخصی صالح باشد یا انتخابات و رای ها درست شمرده شود (که در این سالهای حکومت اسلامی به ندرت اتفاق افتاده است) باز هم به علت قوم گرایی  که استفاده از تعصبات قومی و حتی فقر مردم ، عده ای از کاندید های پرنفوذ راه افتاده یا بر موج قومیت سوار میشوند یا با خریدن رای و گذاشتن چند هزار تومانی زیر تشک خانواده فقیر رای کلیه آن خانواده را میخرند . در اینجا اصل دموکراسی هم از بین نرفته است چون بلاخره فرآیند  رای دادن انجام شده است  و شخص مورد نظر با رای مردم از صندوق بیرون آمده است  ،ولی این دموکراسی تنها مناسب عوام فریبان ، ثروتمندان و شیادان هست  که بتوانند بیشتر فریب دهند و تنها قربانی این نوع دموکراسی شایسته سالاران و خردمندان آن جامعه می باشند هستند.

حتی در مورد انتخابات ریاست جمهوری این مورد را مشاهده کرد. هر کس فریب بیشتر داد و وعده بیشتر تعداد رای بیشتری را به سمت خویش می کشد و چون  ایرانیان عادت به پاسخگویی به عملکرد و اشتباه خود ندارند  کسی که به ریاست جمهوری رسیده هیچگونه پاسخگویی به رای دهندگان نمی دهند و فقط فکر این موضوع است که چگونه در دوره بعد فریب بیشتری دهد. بعضی ها میگویند اگر رسانه ها آزاد بود مسئولان را پاسخ گو می کرد ولی در عمل ما با یک رسانه آزاد به اسم اینترنت مواجه هستیم و از طرفی صدها شبکه اپوزسیون تلوزیونی و رادیو را داریم ولی هیچکدام نتوانسته است که مسئولان را به پاسخگویی وادار کند.علت این امر نیز آشکار است چون فریب کاران با قشر خردمند جامعه کاری ندارند آنها بر اکثریت احمق حکومت می کنند و بخاطر همین هست که می توانند آنها را فریب دهند.

راه حل اصلاح دموکراسی :
من برای اصلاح دموکراسی طرح های مختلفی را در ذهن خود پیاده و مرور کردم و در نهایت به یک طرح جامع دست یافتم. با توجه به ریشه یابی  که در بالا انجام شد مشکل اساسی دموکراسی اکثریت نادان هستند. حال ما چگونه می توانیم کاری کنیم که رای اقلیت خردمند جامعه بیشتر از اکثریت  جامعه تاثیر گذار باشد را در طرح زیر می گویم.

طرح ارزش  میزان رای :

 طرح ارزش میزان رای طرحی است که بر اساس آن رای انسانها  مختلف در یک کشور با هم از لحاظ ارزش و ضریب تفاوت خواهد داشت. در این طرح سعی بر این است که بر اساس میزان شعور و آگاهی سیاسی و اجتماعی به افراد ضرایبی داده شود .  گام به گام این طرح را برای شما توضیح خواهم داد.

گام اول : تدوین سوالات، برگزاری آزمون : فرض کنید  خرداد ماه امسال قرار است انتخابات مجلس برگزار شود و با انتخاب مجلس نخست وزیر نیز انتخاب شود. باید از  سه ماه جلوتر یعنی فروردین ماه از کلیه واجدین شرایط رای دادن انتخاباتی برگزار شود و میزان شعور سیاسی و اجتماعی سنجیده شود. این گام مستلزم این 3 مورد است :
1-هر کسی برای شرکت در آزمون سنجش آزاد هست. عدم شرکت در آزمون به منزله ضریب 1 برای رای دهنده به حساب می آید
2-هزینه شرکت در آزمون از شرکت کننده اخذ می گردد. چونکه هر کسی برای رای خود ارزش قائل باشد حاضر است برای آن هزینه نیز کند.
3-سوالات باید در 2 حوزه سیاسی و اجتماعی مطرح شود و معمولا سوالات ساده برای این کار انتخاب شود.
4-نمره کل این آزمون عدد 10 هست . یعنی اگر شخصی به تمامی این سوالات جواب داد رای او ضربدر عدد 10 میشود.
5-مسئول برگزاری آزمون باید وزارت کشور باشد . میتوان بر حسب شرایط آزمون را کاغذی یا روی نت و یا در چند نوبت با توجه به تعداد شرکت کننده ها برگزار کرد.
6-این آزمون باید هر 4 سال یا 8 سال بسته به انتخابات مجلس و یا نخست وزیری برگزار شود.

گام دوم : نوع ضریب بندی :
بعد از اینکه شخص مورد نظر در آزمون شرکت کرد بسته به تعداد سوالهای درست و غلط رای او ضریب بندی خواهد شد . مثلا شخصی 60% سوالات را درست جواب داده باشد رای او ضرب در 6 خواهد شد و شخصی 100% سوالات را درست جواب داده باشد رای او ضربدر 10 خواهد شد. این میزان ضریب در کامپیوترهای وزارت کشور ثبت و در روز رای گیری در رای شرکت کننده ضرب خواهد شد.


پرسش های زیادی که شاید در ذهن شما شکل بگیرد:
1-      با این طرح اصل برابری انسانها از بین می رود  و تبعیض آمیز است؟
در واقع اصل برابری انسانها از بهره گیری از منابع  یک کشور ، خدمات بهداشتی و درمانی یک کشور و نداشتن تبعیض با دیگر اقشار جامعه است . این روش در واقع انتخاب نخبگان است و ما در زمینه شعور و استعداد و خرد  باید تبعیض قائل شویم میان کسی که خرد کمتری برخوردار است و کسی که خرد بیشتری برخوردار است.
2-      این طرح هزینه و امکانات مادی زیادی را میطلبد ؟
اول اینکه هر کسی باید هزینه آزمون خود را پرداخت کند ، در ثانی هزینه شرکت در آزمون به قدری زیاد نیست که قابل ملاحضه برای هر شخص باشد و کل برگزاری این آزمون شاید یک هفته در هر 4 سال باشد .
3-      آیا طرح موجب بالا بردن شعور جامعه می شود ؟
صد در صد می تواند کمک کند ، چون خود موضوع ضریب رای میتواند افراد را نسبت به مسایل سیاسی و ارزش داشتن پدیده ای به اسم رای دادن حساس کند.

4-آیا شرکت در این طرح نیاز به سطح سواد بالایی دارد ؟ جواب خیر است. چون شما نیاز ندارد برای اینکه به سوالات ساده سیاسی و اجتماعی پاسخ دهید حتما استاد دانشگاه یا تحصیلات عالیه داشته باشید، سوادی در حد خواندن نوشتن برای این موضوع کافی است. فقط شما باید اشراف کامل به اخبار و مسائل پیرامون کشورها داشته باشید. که آن هم بسته به خود شماست که چه میزان به اخبار سیاسی و اجتماعی کشور خود و دیگران توجه کرده اید  و یا تاریخ خود را میشناسید . زیر هر آنکس تاریخ خود را نشناسد به ناچار آن را تکرار می کند.
5-نتیجه کلی این طرح چه خواهد بود ؟
بهتر است برای نشان دادن نتیجه کلی به این عکس دقت کنیم :


در عکس بالا مشاهده میکنید که یک رای یک فرد با خرد به ازای 10 فردی است خرد کمتر دارند یا اصلا مساله رای دادن برایش اهمیت نداشته باشد و از این طریق نخبه سنجی و نخبه گرایی در جامعه باب میشود.

نتیجه گیری کلی : بعد از انجام چنین پروسه ای  که منجر به انتخاب بهترین ها توسط بهترین ها در جامعه می شود کم کم جامعه از قشری گری به سمت نخبه گرایی جهت بر میدارد . مسائل مادی جای خود را به فضیلتهای انسانی و علم و معلومات و شعور می دهد و یک جامعه خردگرا را جایگزین یک جامعه عوام فریب خواهیم کرد. با انجام این طرح دیگر نگران حکومت اکثریت نادان یا اقلیت خائن پروژه هایی که استعمار و استبداد سالها برای ما در نظر گرفته است نخواهیم بود بلکه خودمان به سمت برترین و بهترین شدن به پیش می رویم.



۱۳۹۳/۰۹/۲۷

با پایین آمدن قیمت نفت لابی های جمهوری اسلامی در آمریکا (نایاک) به گدایی افتادند


ایمیلی که مشاهده میکنید امروز دریافت کرده ام از طرف یکی از اعضای نایاک به نام رضا اصلان. گویا با تمام شده پول نفتی که اخوندها برای لابی گری به امریکا میفرستادند نایاک به گریه و زاری افتاده است که آی ملت ایران که در خارج هستید بیایید و کمک کنید جنگ طلب ها دارن میان که ما رو بکشن و نابود کنن و ....
در پاسخ به این مزدوران رژیم آخوندی باید گفت که بیلــــــــــــــاخ
جنگ طلبها اگر بیان نون شما بچه آخوندها رو آجر میکنن و گرنه ملت ایران سالها که جان و مال و ناموسش توسط شما حرامزاده ها به غارت و تاراج رفته است

۱۳۹۳/۰۹/۱۹

هفت راهی که می تواند وضع فعلی دنیا را بهبود ببخشد

در این مقاله به هفت راهی اشاره می کنم که موجب بهبود دنیای ما شود. حتی محقق شدن یکی از این هفت راه هم میتواند کمک شایانی به بهبود وضع دنیا کند 



1-      تغییر رژیم جمهوری اسلامی و تشکیل یک دولت ملی سکولار = بریده شدن دست تروریستهای منطقه و سرکوب تروریستهای دیگر ، نجات ملت ایران ، بازگشت ایران به عرصه جهانی و کمک به ساخت دنیایی بهتر

2-      تغییر رژیم بشار اسد وتشکیل یک دولت ملی سکولار در سوریه = از بین رفتن داعش در سوریه ، بازگشت خیل عظیم پناهندگان به کشور خود  و حل مشکلات آنها


3-      واگذاری غزه به دولت مصر و تشکیل دو دولت فلسطینی و اسرائیلی = حل یک مشکل قدیمی در خاورمیانه ، حل منقاشات بین ادیان یهودی و اسلام و پایان یافتن سو اسفتاده از مساله فلسطین توسط افراط گرایان و فرصت طلبان

4-      سرمایه گذاری آمریکا در آمریکای لاتین بجای چین : ضعیف کردن چین که ضعیف کردن دولت های تروریستی و فرصت طلبی را در پی دارد . جلوگیری از مهاجرت های بی سابقه به امریکا از طریق امریکایی های لاتین تبار و همچنین توسعه زیر ساخت ها در امریکای لاتین برای پیشرفت و رسیدن به سطح قابل قبول

5-      شروع به بهره برداری از منابع نفتی آمریکا و کانادا = تضعیف دولت های دیکتاتور و تروریست پرور که نفت دارند و با پول نفت به تقویت اهداف تروریستی خود اقدام می کنند.همچنین ارزانی انرژی که موجب رشد اقتصادی و از بین رفتن بیکاری در کشورها می شود.

6-      تقویت موج ملی گرایی در اروپا = کوتاه شدن دست اسلام گرایان و مخالفان تمدن و نظم نوین جهانی ، مقابله با اهداف روسیه در تاراج و باج گیری مجدد از کشورهای آزاد جهان


7-      بازگشت امریکا به قدرت اصلی خود = اداره جهان توسط یک کشور معقول و مقتدر و که بر اصول دموکراسی و  حقوق انسانها واقف است . جلوگیری از برهم خوردن نظم جهان توسط خرده دیکتاتورها و خرده قدرتهای نوظهور

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...