۱۳۹۲/۰۸/۳۰

سیاست «النصر بالرعب» اصلاح‌طلبان در فضای مجازی

مدتی است با زیر نظر گرفتن اصلاح‌طلبان و سیاست‌های جدید آن‌ها که از بالا و تیم‌های رسانه‌ای به آن‌ها دیکته می‌شود به چند نکته بسیار جالب دست یافتم؛ اصلاح‌طلبان که تا قبل از روی کار حسن روحانی مدام از همه چیز گلایه داشتند از اقتصاد و فقر بگیرید تا حقوق بشر و حبس و حصر اکنون شرم رو خورده و حیا را قی کرده‌اند، به زیر تمام حرف‌ها و اهداف و آرمان‌های خود زده‌اند. البته این دور از انتظار نبود و بارها  و بارها به مردم ساده دل این مورد گوش زد شد.
چون خرشان از پل گذشت و آقازاده‌های‌شان به پست‌های مدیریتی و ریاستی منصوب شدند و وزارت خانه‌ها و ریاست‌ها و اداره‌جات و قراردادهای کلان کشور دوباره به دست‌شان افتاد و به هدف اصلی خود یعنی چنبره زدن به  روی بیت المال مردم رسیدند... 
بسیاری از وطن‌پرستان، روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان و اصحاب رسانه با دیدن این وضعیت که روحانی قول داده بود در ۱۰۰ روز رو به بهبود برود اعتراض کرده‌اند با سیاست «النصر بالرعب» اصلاح‌طلبی در فضای مجازی و حقیقی رو به رو شده‌اند.
به چند نمونه اشاره می‌کنم :
-۱بعد از جنبش سبز ملت ایران در سال ۸۸ صفحه‌های فیس‌بوکی ایجاد شدند که کارشان یا لودگی بود به مانند صفحه مملکته داریم؟ ، صفحه سوتی‌های باحال ایرانی، یا خبر رسانی به مانند صفحه هیس! و امثال‌هم. که این کار خود را تا یک ماه قبل از انتخابات ۱۳۹۲ انجام دادند  و به یک‌باره همه در موقع انتخابات چهره اصلی خود را نشان داده و روحانی‌پرست و روحانی‌دوست و با تشویق مردم به رفتن و رای دادن به حسن روحانی مشخص شد که این صفحات توسط آقا زاده‌های خارج نشین اصلاح‌طلبان اداره می‌شود و تصمیم به بازگشت به قدرت را دارند.
وقاحت به جایی رسیده بود که صفحه‌ای مثل هیس با چندین هزار عضو که اکثر مردم از جمله خود من  برای گرفتن خبرها از زندانیان سیاسی آن را لایک زده بودند متنی گذاشت و از کاربران خواست اگر به برگزاری جشن صعود تیم ملی می‌روند، کسانی که شعار می‌دهند را دستگیر و تحویل پلیس دهند! جالب‌تر آن‌که این صفحه اکنون ناپدید شده است!  در دیگر صفحات اصلاح‌طلبان یک انتقاد ولو کوچک به دولت حسن روحانی نمی‌بینید. آن‌ها یا کار لودگی خود را انجام می‌دهند تا انتخابات بعدی فرا برسد یا کلا آن را بوسیده و کنار گذاشته.
نقش این‌گونه صفحات در سیاست«النصر بالرعب» واضح هست. مثلا در قضیه لوران فابیوس که پا در مذاکرات ژنو کشید و نقشه‌های رژیم را نقش بر آب کرد، این‌گونه صفحات با دعوت از کاربران خود برای رفتن و فحش دادن به فابیوس و سیاست وحشت آفرینی دعوت می‌کردند.
مثال دیگری که در این رابطه هست می‌توان به مثال شلوار جین اشاره کرد که از کل سخنان درست نتانیاهو فقط همین یک کلمه را برجسته کردند تا افکار عمومی از روی ظلمی که به ملت ایران روا می‌شود و از روی مساله حقوق بشر برداشته شود و به همین موضوع جین پرداخته شود. در واقع این صفحات را بررسی کنید اولی پیش‌گامان راه انداختن جنبش جین‌پوشان بوده‌اند.
 مثال‌های دیگر در این باب زیاد هست که همه ما به خوبی می‌بینیم و می‌دانیم.

۲-گروه‌های مخفی سایبری: گروه‌های مخفی اصلاح‌طلبان نیز کار همین صفحات را به عهده دارند. این‌ها در کل  عددی بین ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر عضو دارند ولی یک هدف واحد را در فیس‌بوک یا تویتر انجام می‌دهند و آن هم ایجاد جو به تناسب زمان هست. مثلا  ادمین‌های این گروه‌ها بررسی می‌کنند که در کجا به کامنت دادن و حمایت از هم نیاز هست. یک یا چند نفر از این افراد مامور کامنت دادن و بقیه مامور لایک زدن به آن کامنت می‌شوند تا کامنت به بالا آمده و در جلوی انظار عمومی موجه جلوه کند. این روش را در روی صفحات یا برنامه‌ها و یا اشخاصی که احساس می‌کنند ماهیت آن‌ها را به خطر انداخته انجام می‌دهند. برای مثال شاخص‌ترین مکان‌های حمله آنها به صفحه سایت خودنویس، به صفحه سپیده دم و به برنامه شبکه نیم من و تو می‌توان نام برد. زیر تمامی این‌ها  چه در غالب طنز و چه در غالب خبررسانی و چه در غالب کاریکاتور و مقاله ماهیت اصلاح‌طلبان را به خطر می‌اندازند.
کار دیگر این گروه‌ها، بزرگ کردن کارهای اصلاح‌طلبان هست، مثلا سر مرخصی یک هفته‌ای مجید توکلی این را به اسم روحانی زده و با نام آزادی مجید توکلی یاد می‌کردند، در صورتی که مجید توکلی فقط به مرخصی آن‌هم با وسیقه سنگین آمده بود. حال بر عکس این موضوع صادق است اگر کاری هم مستقیما به دولت حسن روحانی مربوط باشد، مثل دروغ‌گویی‌های ظریف یا مدارک تقلبی حسن روحانی و بدتر شدن وضع اقتصاد، این‌ها سعی دارند این مشکلات را از گردن دولت باز کرده و به گردن دولت قبلی یا هر جای دیگر به جز دولت حسن روحانی بیاندازند.
 کار سوم این گروه‌های مخفی در فضای سایبری این است که به سمت کسانی که با دولت مخالف هستند حمله کنند، در قضیه آرش صادقی دیدیم چون آرش زندانی دگراندیش بود و علیه اصلاح‌طلبان صحبت کرد بسیاری از این‌ها حتی زندان رفتن آرش صادقی را به مانند جلاد خون‌خوار محسنی اژه‌ای زیر سوال بردند. یا مثلا محمد نوری‌زاد را مامور رژیم خطاب می‌کنند چون که در مراسم ستار بهشتی از روحانی و خاتمی انتقاد کرده بود.

 مجموعه فعالیت‌های این گروه‌ها:
۱-تطهیر دولت روحانی و مقابله با مخالفان: این‌ها منتظر می‌شوند تا جایی کوچک‌ترین انتقاد از دولت روحانی بشنوند و به روش‌هایی که در بالا گفته شد به فرد، یا صفحه یا گروه مورد نظر حمله می‌کنند. تهدید‌هایی که معمولا آن‌ها استفاده می‌کنند از تهدید به ترک صفحات یا متهم کردن به جانب‌داری صفحات فیس‌بوک تا در مکانی مثل بالاترین حمله گله‌ای و منفی دادن است. 
۲- وارد شدن به بحث‌ها: بعضی مواقع لازم می‌شود که در بحث‌ها از راه استدلال وارد شد که البته اسمش، ماله‌کشی بر ناکامی‌های دولت است... 
۳-ایجاد جو به تناسب زمان: زمانی لازم هست که جوی برای شلوار جین ایجاد شود، زمانی نیز برای لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه و مقطعی نیز حمله به احمدی‌نژاد، در همه این مواقع تیمی برای .راه‌اندازی جو وجود دارد
۴- تبلیغ برای لایک زدن و یا رای دادن: یک گروه دیگر نیز داریم که به مانند گدایان پست مدرنیسم برای افراد و صفحات اصلاح‌طلب لایک جمع می‌کنند یا در مکانی مثل بالاترین و سایر سایت‌های وب ۲ برای این‌گونه لینک‌ها رای جمع می‌کنند.
۵- تیم نفوذی: اصلاح‌طلبان یک تیم نفوذی نیز دارند که گاهی به رنگ هواداران پادشاهی، مجاهد، کمونیست و سایر گروه‌ها در می‌آیند و در گروه‌های دیگر نفوذ و سعی در بهم پاشیدن آن‌ها می‌کنند. 
در مجموع تمام این اقدامات این گروه‌ها از زیر چشمان تیز بین  وبلاگ‌نویسان مستقل بیرون نیست و تمام این اقدامات را ردیابی و نظارت می‌کنند. لازم است که این آگاهی در سطح گروه‌های دیگر و مردم پخش شود تا با این سیاست «النصر بالرعب» اصلاح‌طلبان از میدان خارج نشوند.

با تشکر از خودنویس برای انتشار مقاله : 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...